زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی سازگاری و تفرد همسران در خانواده های ناسازگار و بهنجار در شهرستان اردبیل است.
روش بررسی: جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجهای شهر اردبیل در سال 1390 تشکیل می دهد. نمونه این پژوهش 120 خانواده می باشد که از این تعداد، 60 خانواده (زوجهایی که دارای اختلاف بوده و در دادگستری جهت طلاق، پرونده تشکیل داده-اند) به عنوان زوجین ناسازگار به شیوه داوطلبانه انتخاب گردید و 60 خانواده نیز از بین خانوادههایی که تاکنون به دادگستری مراجعه نکرده و در حال حاضر، اختلاف شدید نیز ندارند به منظور مقایسه با این گروه انتخاب و همتا شدند. ابزار این پژوهش، شامل پرسشنامة تمایز خود، پرسشنامه رضایت زناشویی(ENRICH) و ابزار سنجش خانوادهFAD) ) بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده شده است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان میدهد، با توجه به مقادیر لامبدای ویلکز (36/0) و معنی داری آن در سطح (05/0>p)، میتوان چنین استنباط نمود که بین دو گروه از نظر سازگاری زناشویی، تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین میتوان نتیجه گرفت که بین خانوادههای ناسازگار و بهنجار از نظر تفرد همسران، تفاوت معناداری از لحاظ زیر مقیاسهای موقعیت من و جدایی عاطفی در سطح (05/0>P) وجود دارد. هرچقدر مقدار لامبدای ویلکز کوچکتر باشد، بین دو گروه تفاوت معناداری از نظر تفرد خود وجود دارد.
بحث و نتیجه گیری: نتایج، حاکی از وجود تفاوت معنادار بین سازگاری، تفرد و رضایت زناشویی همسران در خانوادههای ناسازگار و
بهنجار بود.
واژگان کلیدی: سازگاری، تفرد، رضایت زناشویی، خانواده های ناسازگار.